دومین رویداد هدلاین، بهعنوان آخرین گردهمایی این تیم در سال ۱۴۰۳، در تاریخ ۵ اسفند و در سالن قلمِ مرکز اسناد و کتابخانههای ملی برگزار شد. این رویداد ۴ ساعته، با حضور جمعی از مدیران، فعالان اکوسیستم استارتاپی و علاقهمندان، در دو بخش سخنرانی و پنل شکل گرفت.
محوریت گفتگوها، بررسی چالشهای روز اکوسیستم و راهکارهای مقابله با آنها بود. در بخش مهمی از این نشست، ابهام و نااطمینانی نسبت به آینده کشور و چشمانداز اکوسیستم در سال ۱۴۰۴ مورد بحث قرار گرفت. تقریباً تمام شرکتکنندگان از دغدغههایشان برای سال پیشِ رو گفتند؛ اما در میان تمام نگرانیها، یک پیام مشترک طنینانداز بود: بهجای انفعال، باید کنشگر بود.
فهرست مقاله
Toggleدوران جستجو در میان رزومههای کاغذی و آگهیهای استخدامی به پایان رسیده است
نخستین سخنران این رویداد، علیرضا داننده، عضو هیات علمی هدلاین و مدیر توسعه بازار مگنت بود که به بررسی موضوعاتی که قرار بود در استیج هدلاین مورد بحث و تبادل نظر قرار بگیرند، پرداخت. داننده در ابتدای سخنان خود، محورهای کلیدی بحث را ترسیم کرد که یکی از آنها، «نقش منابع انسانی در دنیای مدرن» بود. او معتقد بود دوران جستوجو در میان رزومههای کاغذی و آزمونهای استخدامی سنتی به سر آمده و اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیازمند تحول بنیادین در این حوزه هستیم. این موضوع آنقدر مهم بود که در بخش دیگری از رویداد نیز توسط یکی از سخنرانان مورد بررسی قرار گرفت. او همچنین بر اهمیت منابع انسانی مدرن و تاثیر مستقیم آن بر عملکرد کسبوکارها تأکید کرد و بر ضرورت نگاهی جامع و آیندهنگر در این زمینه صحه گذاشت.
داننده در بخشی از سخنان خود به بررسی هوش مصنوعی و تأثیرات گستردهی آن در حوزههای مختلف، بهویژه فینتک پرداخت. به باور او، «فناوریهای نوین در حال تغییر قواعد بازی هستند و فینتکها با بهرهگیری از این پیشرفتها، گوی سبقت را از بانکداری سنتی ربودهاند.»
در ادامه، داننده نوآوری را بهعنوان یکی از ارکان بقای سازمانها معرفی کرد و هشدار داد که شرکتهایی که از نوآوری غافل شوند، محکوم به عقبماندگی در رقابت بازار خواهند بود. به گفتهی او، نوآوری نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است که باید در اولویت استراتژیک هر سازمان قرار گیرد.
تله یا پلهای برای رشد
مهران پاکند، بنیانگذار و مدیرعامل آژانس اورانوس، دومین سخنران این رویداد بود که به بررسی آیندهی تبلیغات دیجیتال پرداخت. او سخنرانی خود را با طرح یک پرسش کلیدی آغاز کرد:
«ارزش ایده در نوآوری و رشد چیست؟»
پاکند در ادامه، به چالش درک نیاز مشتری پرداخت و به این نکته اشاره کرد که اگر نوآوری صرفاً بر اساس خواستههای مشتری شکل میگرفت، هیچگاه تحولی مانند خلق خودرو رخ نمیداد. به باور او، «نوآوری زمانی معنا پیدا میکند که بتوانیم فراتر از نیازهای بیانشدهی مشتری بیاندیشیم و ایدههایی داشته باشیم که دیگران از آن بیبهرهاند.»
او با نقد این باور که پرسیدن مستقیم از مشتری منجر به درک عمیق نیازهای او میشود، این روند را قماری پرریسک توصیف کرد و پرسید: آیا این روش واقعاً درست است؟
پاکند سپس به فضای اقتصادی سال ۱۴۰۴ پرداخت و بیان کرد که کلیدواژههایی همچون افزایش هزینه و رکود اقتصادی در ذهن بسیاری از فعالان این حوزه شکل گرفته است. در چنین شرایطی، کسبوکارها برای بقا و رشد، با سه استراتژی اصلی مواجهاند: کاهش هزینهها بهصورت تدافعی و محتاطانه، حفظ وضع موجود و ادامهی مسیر بدون تغییرات رادیکال و یا رشد و توسعهی محصولات یا خدمات، که این رویکرد میتواند یک فرصت بزرگ یا یک تلهی پرهزینه باشد.
پاکند این رویکرد سوم را ریسکیترین انتخاب دانست و هشدار داد که در صورت اشتباه، کسبوکارها با هزینههای سنگینی مواجه خواهند شد.
او در ادامه به یک پرسش اساسی دیگر پرداخت:
«چگونه یک کسبوکار موفق خلق میشود؟»
به گفتهی او، پاسخی قطعی برای این پرسش وجود ندارد، اما رویکردهای متعددی برای تحلیل آن در دسترس است. در نهایت، تقابل میان «ایدهپردازی» و «درک نیاز مشتری» نقشی حیاتی در این مسیر ایفا میکند.
او تأکید کرد که هر کسبوکار، بسته به نحوهی برخوردش با این دو مقوله، ممکن است در دام شکست گرفتار شود یا به مسیر رشد صعودی دست یابد.
پاکند در ادامه سخنرانی خود به بررسی رابطه میان ایده و نیاز مشتری پرداخت و برای روشنتر شدن این مفاهیم، از مثال ماشین پرنده استفاده کرد. به باور او ایده و فهم نیاز دو مقولهی کاملاً متفاوت هستند؛ «ایده دادن در زمینهی کسبوکار بهطور طبیعی و خودجوش اتفاق میافتد و نیاز به مهارت خاصی ندارد. بهویژه زمانی که صحبت از یک ایده نوآورانه مانند ماشین پرنده میشود، ایدهها راحتتر و سریعتر شکل میگیرند. اما در مقابل، فهم نیاز نیازمند تمرکز و دقت بیشتری است و ممکن است خروجی آن بهاندازهی ایدههای نوآورانه جذاب و متفاوت نباشد.»
او سپس به تقابل این دو تفکر اشاره کرد: تمرکز بر مسئله یا تمرکز بر راهکار. به گفتهی او، تفکر مسئلهمحور غالباً موفقتر است زیرا از دل یک نیاز واقعی به راهحل میانجامد.
پاکند سپس به یکی از مسائل واقعی در دنیای تبلیغات دیجیتال پرداخت و مطرح کرد که ۱۰ تا ۲۰ درصد از بودجه برندهای بزرگ در فضای دیجیتال صرف میشود. سوال مهم اینجا بود که چگونه میتوان این بودجه را افزایش داد؟ در حین بررسیها، او به این نتیجه رسید که خلا دیده شدن عاملی است که باعث میشود شرکتها بودجه کمتری به تبلیغات دیجیتال اختصاص دهند.
مدل فکری فهم نیاز واقعی میتواند به پیدایش کسبوکارهای جدید منجر شود. اگرچه هزینه بیشتری برای فهم نیاز نیاز است، اما نتیجهی آن میتواند آوردهی بیشتر و پایدارتر باشد.
1404، سال سختی برای کسب و کارهاست
سخنران بعدی رویداد هدلاین، محمد جواد اتابکی، همبنیانگذار و مدیرعامل آپتایم بود که به بررسی صنعت لجستیک و تاثیری که بر توسعه و رشد کسب و کارها همچنین درآمدزایی آنها میگذارد، پرداخت.
او بر این باور بود که لجستیک به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعهی اقتصادی، تحت تاثیر عوامل سیاسی و محیطی قرار دارد. به عنوان مثال، نوسانات قیمت دلار میتواند بهای تمامشدهی کالاها را تغییر و افزایش دهد.
به گفتهی اتابکی، ایران نه در زمینهی لجستیک توسعهیافته است و نه عقبمانده، بلکه در یک نقطهی میانه قرار دارد. او همچنین پیشبینی کرد که سال آینده در این حوزه، سال سختی خواهد بود. برای کاهش هزینههای لجستیکی، بهویژه در شرایط اقتصادی دشوار، باید نوآوری را نه بهعنوان یک انتخاب، بلکه بهعنوان یک ضرورت بپذیریم.
در این زمینه، اتابکی اشاره کرد که تصمیمگیریهای کسبوکارها برای انتخاب یا عدم انتخاب یک گزینه تحت تاثیر دو شاخص اصلی قرار دارد: نحوه اثرگذاری بر کسبوکار و بازهی زمانی تحقق
او افزود که از بین تمام روندهای فناوری و غیر فناوری، ۶۴ درصد از روندهای فناوری محور در بازه زمانی کمتر از یک سال به نتیجه میرسند. این روندها شامل انبارهای مکانیزه و تجزیهوتحلیل دادهها هستند. یکی از حوزههایی که در آینده توجه زیادی به آن خواهد شد، لست مایل یا همان ارسال مرسوله به دست مشتری نهایی است.
اتابکی به مشکلات رایج در لست مایل مانند ترافیک، فرسودگی ناوگان، برگشت از فروش و قیمت سوخت اشاره کرد و گفت که بهینهسازی این روندها در سال آینده مسئله اصلی کسبوکارهای FMCG، ایکامرس و حتی صنایع تعمیرات خودرو خواهد بود.
آپتایم توانسته با بهینهسازی فرایندها، ۳۰ درصد کاهش هزینه و ۸۰ میلیون کیلومتر صرفهجویی در مسافت طی شده داشته باشد. همچنین، ۵ میلیون ساعت کاهش در زمان دلیوری به ثبت رسانده است. این دستاوردها میتواند منجر به کاهش قیمت تمامشدهی کالاها و حتی کمک به نجات کسبوکارها از ورشکستگی شود.
تفکر و استراتژی شرکت در صورت سود و زیانش نمایان است
علیرضا اصالت، معاون منابع انسانی خودرو 45 نیز سخنران دیگر قسمت نخست رویداد هدلاین بود که به بررسی نگاه عملیاتی شرکتها به منابع انسانی پرداخت.
به باور او مسائل مسائل در شرکتها به سه دسته تقسیم میشوند؛
دسته اول؛ مسائلی که میتواند بر خروجی، تاثیر مستقیم گذاشت، به عبارتی نواحیای که کنترلپذیری و کنترلگری در آنها ممکن است. در این زمینه، فرد و نحوه تفکر او میتوانند نتیجه را تعیین کنند. مثالی از این دست، شروع فعالیت ورزشی است که فرد با تصمیم خود، میتواند به تغییرات مثبتی دست یابد.
دسته دوم: مسائلی که نمیتوان خروجی آنها را 100 درصد تضمین کرد. مانند توصیه یا نصیحت به دیگران. در این موارد، اگرچه میتوان راهنماییهایی ارائه داد، اما نتیجه قطعی نیست.
دسته سوم: مسائلی که در آنها هیچ تاثیری نمیتوان گذاشت. به عنوان مثال، تغییر نرخ ارز یا تغییر نرخ ورزش در کشور. این نوع مسائل کاملاً خارج از اراده فرد یا سازمان است و هیچ اقدامی نمیتواند آنها را تغییر دهد.
در مواجهه با این سه دسته، بهترین روش این است که بیشتر بر نواحیای که میتوان بر آنها تاثیر گذاشت، تمرکز کنیم. اینگونه میتوان به رشد و پیشرفت دست یافت.
اصالت پس از مقدمهچینی در خصوص مشکلات و مسائل پیش روی شرکتها در گام بعدی سخنان خود، به سراغ یکی از موضوعات داغ این روزهای کسب و کارها، چرخه مالی و نحوهی تعامل شرکتها با درآمدها و هزینهها رفت.
بر اساس گفتههای اول هر شرکتی برای رشد و بقا نیاز دارد که گردش مالی درست داشته باشد. اما آیا تمام پول شرکت از این گردش مالی به دست میآید؟ خیر. بخش عمدهای از این گردش مالی به درآمد ناخالص تبدیل میشود که بعد از پرداخت هزینههای مختلف، مانند منابع انسانی و خرید سرمایه و… در نهایت به سود خالص میرسد. این سود به اصطلاح “پول در جیب شرکت” است. این پول در جیب میتواند بیانگر اوضاع مالی شرکتها باشد که مشخصا تعداد کمی اوضاع مطلوبی دارند و توانستهاند سودآوری مناسبی داشته باشند.
اصالت معتقد است که بخش زیادی از افزایش پول تو جیب شرکت و این موفقیت به مدل کسبوکار مربوط میشود. صورت سود و زیان شرکتها، مانند زبان آنها، با ما سخن میگوید و این اطلاعات میتواند نحوهی تفکر و استراتژیهای آنها را نیز بازتاب دهد. به باور او مهمترین نکتهای که در اینجا مطرح شد، این است که شرکتها باید تعادلی مناسب بین درآمد و هزینهها برقرار کنند. نمیتوان به یکباره هزینهها را افزایش داد بدون آنکه درآمد شرکت افزایش یابد.
اصالت در بخش دیگری از سخنان خود به بررسی تکنیکهای بقا در دنیای کسبوکار اشاره کرد و گفت:«شرکتها نیز باید بهطور مداوم بر روی مسائل اصلی تمرکز کنند تا از بقا و موفقیت خود اطمینان حاصل کنند. اگر تمرکز از مسائل اصلی برداشته شود، شرکت ممکن است از مسیر درست خارج شود. بنابراین، ابتدا باید Core Business بهطور تنومند و قدرتمند رشد کند، و سپس به سراغ سایر حوزهها و بیزینس لاینهای جدید رفت.»
اصالت در بخش دیگری این سوال را مطرح کرد که به صورت مسائل اصلی و تمرکز بر آنها چگونه صورت میپذیرد؟ به باور او افزایش بهرهوری یکی از مسائل مهم است و در این خصوص گفت:« هیچ ایده جدیدی بهطور خاص و قطعی وجود ندارد، بلکه آنچه اهمیت دارد این است که تمرکز بر روی افزایش بهرهوری باشد. این رویکرد، کلید موفقیت هر کسبوکاری است. اگر نسبت خروجیها به ورودیها بهبود یابد، شرکت میتواند از مشکلات مختلف فارغ شود. در نهایت، برای کسب موفقیت، تمرکز بر بازدهی و افزایش بهرهوری حیاتی است. به مانند شرکت خودرو 45 که حدود 65 درصد از تمرکز شرکت، به افراد داخلی و سرمایهگذاری روی آنها اختصاص دارد، یک کسبوکار نیز باید بر روی سرمایه انسانی خود سرمایهگذاری کند تا به نتیجه مطلوب دست یابد.»
برای 1404 آمادهایم؟
خشایار قدیری نژاد، مدیر توسعه کسب و کار کیپا نیز سخنران آخر بخش اول رویداد هدلاین بود. موضوع او نیز همان موضوعی است که تمام کسب و کارها و تقریبا تمام افرادی که در ایران زندگی میکنند روزی چند بار به آن فکر میکنند؛ برای 1404 آمادهایم؟
قدیری نژاد در ابتدای سخنرانی، چالشهای عمدهای همچون کسری بودجه، نظام بانکی، بحران زیستمحیطی و مسائل دیگر را مورد بحث قرار داد. به باور سخنران، باید به تاثیرات این چالشها بر کسبوکارهای دیجیتال توجه ویژهای داشت. او اشاره کرد که «گاهی اوقات در دل بحران قرار داریم، اما به طور کامل عمق آن را درک نکردهایم.» نمود این عمق نیز خریدمحصولات ضروری خانوادهها، مانند مواد غذایی از طریق سرویسهای پرداخت اقساطی مانند BNPL از 20ام هر ماه است که نشان از بحران مالی جدی دارد.
به باور او به دلیل بحرانهای ریز و درشت مالی که افراد و کسب و کارها را تهدید میکند، رویکرد کسب و کارها و البته افراد به سمت فینتک و ولثتک خواهد بود چرا که چالش اصلی در این شرایط، حفظ قدرت خرید افراد در برابر تورم است. بر اساس گفتههای مدیر توسعه کسب و کار کیپا، «کسبوکارها در سال و سالهای آتی بهطور اجتنابناپذیر به سمت فروش قسطی و اعتباری میروند. مدیریت ریسک نکول و ارائه کالا و محصولات به صورت اقساطی، به همراه مدیریت نقدینگی (Cash Management)، از جمله راهکارهای پیشنهادی برای عبور از این چالشهاست.»
او در بخش دیگری از سخنان خود به پیشبینی در خصوص حوزه حوزه لندتک (LendTech) اشاره کرد و گفت:« تا سال ۲۰۲۸، حجم این صنعت دو برابر خواهد شد. گسترش بانکداری باز، یکی از عوامل اصلی این پیشبینی است. در حال حاضر، حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون نفر در ایران از لندتک استفاده میکنند. یکی از مهمترین جنبههای لندتک در ایران، استفاده از هوش مصنوعی (AI) برای مدیریت ریسک نکول است.» به باور او هوش مصنوعی نقش مهمی در این صنعت ایفا میکند. او در توضیح به گزاره مطرح شده خود، گفت:«ممکن است در فرآیندهای رتبهبندی اعتباری بانکها، فردی نمره A دریافت کند، اما با استفاده از هوش مصنوعی، مشخص میشود که اقساط او با تاخیر زیاد پرداخت شدهاند، بنابراین ممکن واجد شرایط دریافت تسهیلات از لندتکها نباشد. این تفاوت اصلی لندتک با بانکهاست.»
سخنران در ادامه تأکید کرد که «کسبوکارها باید لندتک شخصیسازی شده خود را داشته باشند. اولین دلیل این است که لندتک شخصی انعطافپذیری بالایی دارد و میتواند متناسب با نیازهای هر کسبوکار سفارشیسازی شود. دومین دلیل نیز ایجاد سود بیشتر برای کسبوکارهاست.این تغییرات در روند فروش و مدیریت ریسک میتواند نه تنها چالشها را به فرصتی تبدیل کند بلکه موجب رشد و نوآوری در صنایع مختلف شود.»
کیک اقتصاد کوچک شده، اما نباید منفعل بود
پس از اتمام بخش اول رویداد، زمان برای شبکهسازی و گپ و گفت پیرامون مباحث مطرحشده اختصاص یافت. اصلیترین محور بحثها «چگونگی بقا و چشمانداز کسبوکارهای دیجیتال» در سال آینده بود که به گفته کارشناسان، یکی از دشوارترین سالهای اقتصادی ایران به شمار میرود.
پس از شروع قسمت دوم رویداد که پنل بررسی وضعیت کسب و کارهای دیجیتال در سال آتی بود، هر کدام از حاضرین به شرح وضعیت موجود و چگونگی حرکت به وضع مطلوب خود در کسب و کارهایشان سخن گفتند.
امیرحسین مردانی، همبنیانگذار و رییس هیئت مدیره صرافی ارز دیجیتال بیت پین در خصوص موضوع مطرح شده، گفت:« در مقیاس کلان، افراد به دنبال تبدیل ریال به داراییهای دیگر هستند و بسیاری تمایل دارند از ایران خارج شوند. به طور کلی، کسبوکارهایی که این روند را تسریع میکنند، رشد میکنند، اما نباید از این نکته غافل شویم که کیک اقتصادی کوچک شده است و این امر موجب کاهش دستاوردهای کسبوکارها میشود. فشارهایی از سوی حاکمیت وجود دارد که سبب میشود بسیاری از کسبوکارها از بین بروند.»
وی به سرنوشت کشورهای جنگزدهای چون ونزوئلا اشاره کرد و افزود:«در این کشورها نیز رشدهای چشمگیری دیده میشود، اما پس از مدتی، این رشدها به سقوط میانجامد. تا زمانی که نگاه به اقتصاد دیجیتال در سال ۹۴ ادامه یابد، فضای اقتصادی دیجیتال برای توسعه مناسب نخواهد بود. حتی در چنین فضای نامناسبی، ممکن است برخی کسبوکارها رشد کنند، به ویژه در حوزه رمزارزها که امکان ورود و رشد در آن وجود دارد.» در ادامه مردانی بیان کرد که «در سال ۰۳، رشدها فریبدهنده بودند و به آینده اقتصاد دیجیتال چندان خوشبین نیستم.»
ایوب محمدیان، رییس دانشکده مدیریت صنعتی و فناوری دانشگاه تهران نیز از منظر تحلیلی به بررسی روند توسعه کسب و کارها در جهان پرداخت و گفت:« در بررسی روندهای جهانی، مشخص شده که از سال ۲۰۲۱ تا کنون، سرمایهگذاریهای خطرپذیر (VC) در حوزه استارتاپها کاهش یافته است. اما خبر خوش این است که در حوزه هوش مصنوعی، رشد ۸۰ درصدی داشتهایم و حتی سرمایهگذاریها در مرحله نهایی استارتاپها، یک سوم کل سرمایهگذاریها را به خود اختصاص داده است. همچنین، در حوزه فناوریهای پاک، رشد ۳۰ درصدی مشاهده شده که بخشی از آن به دلیل سیاستگذاریهای اتحادیه اروپا است.»
او در ادامه گفت:«برای پیشرفت در این حوزهها، نیاز داریم که ساز و کارهای نهایی و مشخصی را ایجاد و به سمت آنها حرکت کنیم، زیرا این بخش از استارتاپها در حال حاضر مغفول مانده و باید در سال آینده به آن توجه ویژهای داشته باشیم. در سال ۰۳، ارتباط دانشگاه و صنعت به درجات مختلفی رسیده است که اولین سطح آن، ارتباطات ابتدایی است که نمود آن را در این رویدادها میتوان دید.»
به باور او لایه بعدی که نیاز است تکلیف آن مشخص شود، هماهنگی (کوردینیشن) است که به معنای به اشتراکگذاری فرآیندها بین نهادهاست، و این امر با ایجاد پارکهای علم و فناوری شکل گرفته است. مرحله بعدی، همکاری (کولابوریشن) است که نشان میدهد هنوز کارهای مشترک به اندازه کافی شکل نگرفته و باید در این زمینه تلاش بیشتری صورت گیرد.»
بهاره شریفیون، مدیرعامل هلدینگ سپاس نیز به بررسی مهمترین چالشها برای کسب و کارهای دیجیتال پرداخت که به باور او منابع انسانی است. او در این خصوص گفت:«متاسفانه بسیاری از نیروهای متخصص و توانمند ما نتوانستند در شرکت باقی بمانند و خروج آنها نه به صورت غیرارادی، بلکه به دلیل مهاجرت بوده است. این مسئله عمدتاً به مشکلات زیرساختی برمیگردد، از جمله نیاز به تجهیزات سختافزاری که شرکتها باید برای تأمین آنها خریدهایی انجام دهند، اما واردات این تجهیزات نیز چالشهای خاص خود را دارد.نقش زیرساختها در این فرآیند بسیار حائز اهمیت است، زیرا برای رشد و توسعه یک مجموعه نیازمند زیرساختهای کامل و کارآمد هستیم که باید به آنها توجه ویژهای شود. اگر این زیرساختها به درستی و در جایگاه خود قرار گیرند، توسعه واقعی و پایدار اتفاق خواهد افتاد.»
سعید صادقی، عضو هیئت مدیره و معاون بازاریابی میلی نیز در خصوص چشمانداز اقتصاد دیجیتال گفت:« امید با رشد تفاوت دارد. رشد پارامترهای مختلفی دارد و برای هر کدام نیازهایی شناسایی شده که باید راهحلهایی برای آنها پیدا کرد. این نیازها میتوانند پایه و اساس یک کسبوکار را تشکیل دهند. مادامی که یک کسبوکار قادر باشد نیاز مشخصی را شفاف و موثر برطرف کند، زمینه رشد آن فراهم خواهد بود. اما اگر کسبوکار از این مسیر منحرف شود، دیگر نمیتواند به رشد ادامه دهد.»
او در ادامه افزود:« در بازار، رشد وجود دارد اما امید همچنان یک مسئله جدی است. اقتصاد دیجیتال ممکن است با چالشهای ناامیدی روبهرو شده باشد، اما در عین حال به بلوغ نسبی نیز رسیده است. فضای استعداد (تلنت) در ایران جدی است و پازل رشد استارتاپها در ایران تکمیل شده است. به این ترتیب، رشد استارتاپها در ایران دیگر چندان دشوار نیست و فرصتهای زیادی برای توسعه وجود دارد.»
علیرضا کامرانیان فر، قائم مقام مدیر عامل یکتانت نیز در پاسخ به این پرسش که مهمترین روندهای نزدیک به چه صورت است؟ گفت:« روندهای کلان شامل چالشهایی همچون تأمین سرمایه در گردش، مسائل اقتصادی و دیگر مباحث مطرحشده هستند. قانون جهش تولید دانشبنیان، گامی مثبت در این راستا به شمار میرود و میتواند به تحولات مهمی در این حوزه منجر شود. ورود کسبوکارها به بورس نیز میتواند اتفاقات خوبی را رقم بزند و به رشد این کسبوکارها کمک کند.»
به باور او «هوش مصنوعی تجربههای شخصیسازیشدهای ایجاد میکند که میتواند به عنوان ترفندهایی کارآمد در بازار مورد استفاده قرار گیرد.» کامرانیان فر در ادامه سخنان خود گفت :«اما باید واقعبین بود و اینطور جمعبندی کرد که سالهای پیشرو ممکن است از نظر اقتصادی و تجاری چالشهای زیادی داشته باشد. در افق کوتاهمدت، وضعیت کمی تاریک به نظر میرسد، اما در افق پنجساله، اتفاقات خوبی در انتظار اکوسیستم کسبوکار دیجیتال خواهد بود. در واقع، همین کسبوکارها و نهادها هستند که قوانین بازار دیجیتال را در سالهای آتی خواهند نوشت و تغییرات اساسی ایجاد خواهند کرد. بنابراین، اگرچه آینده نزدیک نگرانکننده به نظر میرسد، افق بلندمدت روشنتر است و چشمانداز امیدوارکنندهای پیش رو داریم.»
مردانی نیز سخنان خود را اینگونه جمعبندی کرد:« کسی که از اکوسیستم خارج میشود، کارآفرینی را ادامه میدهد، اما در کشور خودش. در ایران برخی موارد به طور کامل از فضای کسبوکار خارج میشوند. به همین دلیل، مفهوم خروج و بلوغ در این شرایط متفاوت است و فضای موجود به گونهای است که بسیاری از افراد ناچار به ترک کشور میشوند.» او به تصمیمگیری دشوار در شرایط کنونی کشور اشاره کرد و گفت:«در فضای پرتلاطم کنونی، تصمیمگیری بسیار دشوار است. در این شرایط، عددهای مالی دیگر اولویت ندارند و رشد و توسعه اهمیت بالاتری پیدا میکند. در چنین شرایطی، باید به شیوههای جدیدی فکر کرد و اقدامات متفاوتی انجام داد. ارزش واقعی در گرو امید به آینده است، اما متاسفانه این امید در شرایط فعلی به شدت کاهش یافته است. اگرچه ممکن است امیدوار بودن در این دوران به نظر مضر بیاید، اما باید واقعیتها را پذیرفت. شرایط کسبوکارها در آیندهای نه چندان دور، احتمالاً در سطح ۲ از ۱۰ خواهد بود و میدانیم که این وضعیت بدتر خواهد شد. با این حال، باید در شرایط واقعی صحبت کرد و باید توجه داشت که در این فضای اقتصادی کوچکتر، حتی ممکن است کسبوکارهای بزرگی شکل بگیرند که بتوانند بر چالشها غلبه کنند.»
دکتر محمدیان نیز بخش پایانی، امید را نیز در سخنان خود قرار داد و گفت:« اوضاع جهان به هم ریخته است و یکی از روندهای قابل مشاهده در سطح بینالمللی، شکلگیری اکوسیستمهای استارتاپی منطقهای است. یکی از دلایل این روند، سیاستهای دوران ترامپ بوده که باعث تغییراتی در جریانهای سرمایهگذاری و رشد استارتاپها شده است.در این میان، جامعه ما از نظر ارتباطات، مرزهای سنتی را پشت سر گذاشته و در برخی موارد حتی از بسیاری از کشورهای جهان جلوتر است. پذیرش سریع تکنولوژی و پیشروی در مباحث نوآوری و فناوری، نشانهای مثبت برای آینده است.» او در بخش دیگری به رشد قابل توجه استارتاپ نیز اشاره کرد و گفت:« در حوزه اقتصاد دیجیتال، رشد قابل توجهی در بخش استارتاپها تجربه کردهایم، اما این اکوسیستم شامل سه لایه اصلی است؛ لایه اول شرکتهای فعال در حوزه ICT که زیربنای فناوری را تأمین میکنند. لایه دوم استارتاپها که مدلهای جدید کسبوکار را شکل میدهند و لایه سوم شرکتهای صنعتی که به دنبال دیجیتالی شدن و ورود به این عرصه هستند.
در این میان، یک شکاف مهم وجود دارد: همکاری بین شرکتهای بزرگ و کوچک هنوز به درستی شکل نگرفته است. اگر این تعامل و همافزایی تقویت شود، میتواند بهعنوان یکی از راههای کلیدی برای رشد پایدار اکوسیستم دیجیتال عمل کند.»
جمع بندی
در رویداد دوم هدلاین که به مدت 4 ساعت به طول انجامید، فعالان، علاقمندان، صاحب نظران و مدیران اکوسیستم استارتاپی کشور به بررسی مهمترین پیامها و چالشهایی که این اکوسیستم با آن مواجه است، به بحث و تبادل نظر پرداختند. البته که عمده سخنان حول محور دو مقوله اساسی «نوآوری» و «منابع انسانی» میچرخید. سخنرانان مختلف بر این نکته تاکید داشتند که نوآوری نه تنها یک گزینه بلکه یک ضرورت استراتژیک برای رشد و بقا در دنیای کسبوکار است. در این راستا، توجه به فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و فینتک بهعنوان محرکهای اصلی تحول، به کسبوکارها فرصتی برای رقابت در دنیای پرچالش امروز فراهم میآورد. همچنین، در شرایط اقتصادی پیچیده و نامعلوم، راهحلهایی که کسبوکارها میتوانند برای بقا و رشد در پیش بگیرند، بیشتر به نوآوریهای عملیاتی و رویکردهای منعطف در مواجهه با بحرانها وابسته است.
از دیگر مسائل مهم مطرح شده در این رویداد، چالشهای منابع انسانی و تاثیرات آن بر عملکرد کسبوکارها بود. شرکتها نیازمند تحول در نحوه استخدام و مدیریت منابع انسانی هستند تا بتوانند به بهرهوری بالاتر دست یابند. سخنرانان با اشاره به ناتوانی در جذب و نگهداشت استعدادهای کارآمد به دلایل مختلفی مانند مشکلات زیرساختی و مهاجرت نیروها، بر لزوم توجه به زیرساختهای مناسب و سرمایهگذاری در نیروی انسانی تأکید کردند. این مسائل نشاندهنده اهمیت توجه به منابع انسانی در بهبود عملکرد کلی سازمانها و تحقق اهداف استراتژیک آنها در دوران چالشبرانگیز اقتصادی است.
با توجه به پیشبینیهایی که در خصوص شرایط اقتصادی و فضای کسبوکار در سال آینده مطرح شد، اتخاذ مجموعهای از اقدامات خاص و بهموقع برای عبور از بحرانهای مالی و اقتصادی احساس میشود نیز به عنوان یکی از راهکارهای اساسی که کسب و کارها در سال آتی باید در پیش بگیرند، مطرح شد. در این راستا، ایدههای نوآورانه، بهویژه در زمینههای فینتک و لندتک مطرح شدند که میتوانند به کسبوکارها کمک کنند تا در فضای اقتصادی چالشبرانگیز، فرصتهای جدیدی پیدا کرده و بهطور مؤثرتر با بحرانها مقابله کنند.